بازاریابی فرازمینی:
وقتی برندها به فکر فتح کهکشانها میافتند
سلام رفقا!
من، دکتر فرزین بزرگ پور، همیشه وقتی توی یه دشت خلوت دراز میکشم و به ستارهها زل میزنم، یه حس عجیب توی وجودم بیدار میشه—مثل این که یه جای دیگه، توی اون بالا بالاها، یه دنیا منتظر ماست. یه شب که داشتم یه مستند دربارهی مریخ نگاه میکردم و سفینهها رو میدیدم که رو خاک سرخش فرود میاومدن، یهو یه فکر دیوانهوار اومد توی سرم: اگه یه روزی آدما توی سیارههای دیگه زندگی کنن، برندها اونجا چی کار میکنن؟ این سوال منو پرت کرد توی یه ایدهی باحال: بازاریابی فرازمینی. جایی که برندها دیگه فقط دنبال زمین نیستن و میخوان کهکشانها رو فتح کنن. توی این مقاله میخوام شما رو ببرم توی این سفر فضایی و نشون بدم که چطور بازاریابی داره از زمین بلند میشه و به ستارهها میرسه—یه جوری که هم هیجانزدهتون کنه، هم حسابی به فکر فروتون ببره!
بیاین از همینجا شروع کنیم. بازاریابی فرازمینی چیه؟
ساده بگم، یعنی وقتی دیگه زمین برای برندها کافی نباشه و اونا دنبال مشتری توی سیارههای دیگه بگردن—یا حداقل، این حس رو توی زمینیها بیدار کنن. الان که شرکتایی مثل اسپیساکس و ناسا دارن راه فضا رو باز میکنن، من فکر میکنم برندها هم باید چمدونشون رو ببندن و آمادهی سفر بشن. من یه بار داشتم به یه بطری آب توی دستم نگاه میکردم و فکر کردم: اگه یه روز توی مریخ تشنهم بشه، این برند باید اونجا باشه! این همون چیزیه که داره بازاریابی رو از یه بازی زمینی به یه ماجراجویی کهکشانی میبره.
حالا چطور برندها میتونن این کارو بکنن؟ رازش توی اینه که یا باید واقعاً برن فضا، یا توی زمین یه حس فضایی بسازن. مثلاً فرض کنین من برای یه برند نوشیدنی کار میکنم. یه روز تصمیم میگیرم یه کمپین بزنم که نوشیدنیم رو توی یه ایستگاه فضایی تست کنن—یه ویدیو که فضانوردا توی بیوزنی اونو میخورن و میگن “این طعم زمین رو میاره به فضا!” من یه بار توی یه پروژه تستی این ایده رو امتحان کردم—یه برند شکلات با یه شرکت فضایی هماهنگ کرد که شکلاتشون رو توی یه ماموریت بفرستن بالا. وقتی ویدیو پخش شد، آدما توی زمین دیوانهش شدن و فروششون توی یه ماه پرید بالا، چون حس کردن این برند یه تیکه از کهکشان رو آورده پایین.
ولی صبر کنین، این فقط برای برندای بزرگ نیست—حتی توی زمین هم میشه فرازمینی کار کرد. چطور؟ با خیالپردازی. یه بار داشتم برای یه برند لباس کار میکردم. یه خط تولید زدم که اسمش رو گذاشتم “لباسای مریخی”—پارچههای نقرهای و براق با یه شعار: “برای زمین طراحی شده، برای مریخ آماده.” توی اینستا پخشش کردیم و آدما شروع کردن به عکس گرفتن با لباسا و تگ کردن “مریخ بعدی منم!” فروش آنلاینش توی دو هفته دو برابر شد، چون حس کردن این برند اونا رو به یه سفر فضایی برده—بدون این که حتی از زمین تکون بخورن.
حالا بیاین یه کم عمیقتر بریم. این بازاریابی فرازمینی فقط مشتری رو جذب نمیکنه—یه جورایی یه حس تعلق کهکشانی میسازه. مثلاً یه برند قهوه رو فرض کنین که یه بستهبندی درست میکنه با یه نقشهی ستارهها و میگه “هر فنجون، یه سفر به کهکشانه.” من یه بار توی یه پروژه یه کار مشابه کردم—یه برند عطر که بوش رو “عطر ستارهها” نامید و توی بستهبندیش یه داستان از یه سیارهی خیالی بود. مشتریها میگفتن “این عطر انگار منو از زمین جدا میکنه.” این برند با این حس، وفاداری ساخت که مشتری رو به یه شهروند فضایی تبدیل کرد.
یه داستان بگم که خودم هنوزم ازش ذوق زدهام
یه بار داشتم برای یه برند اسباببازی کار میکردم. یه سفینهی کوچیک درست کردیم که باهاش یه مسابقه گذاشتیم—هر کی سفینه رو میخرید، میتونست توی یه اپلیکیشن مسیرش رو توی کهکشان ببینه. بچهها و بزرگترا دیوانهش شدن! توی یه ماه، فروششون سه برابر شد و توی توییتر پر شد از عکسای سفینهها با هشتگ “کهکشان من.” این همون قدرت فرازمینیه—یه حس ماجراجویی که مشتری رو میبره به ستارهها و برش میگردونه.
حالا بیاین یه کم خیالبافی کنیم. فکر کنین توی 20 سال دیگه، آدما توی مریخ خونه داشته باشن و برندا اونجا مغازه باز کنن. مثلاً من یه برند قهوه دارم که توی یه گنبد مریخی قهوه سرو میکنه و میگه “اولین قهوهی مریخت رو با ما بخور!” یا یه برند لباس که توی ماه یه خط تولید راه میندازه و میگه “اینجا دوختیم، برای زمین فرستادیم.” این آیندهست رفقا—جایی که بازاریابی دیگه فقط زمینی نیست و برندا باید ستارهها رو فتح کنن. من فکر میکنم اگه الان آماده نشیم، مثل یه مسافر میمونیم که سفینهش رفته و خودش جا مونده.
ما بازاریاب ها این وسط چی کار باید بکنیم؟ من میگم باید چشامون رو به آسمون بدوزیم و یه حس فضایی بسازیم. مثلاً توی همون پروژهی شکلات، میتونستم فقط شکلات بفروشم، ولی با اون سفر فضایی، یه رویا فروختم که مشتری رو برد به کهکشان. این آیندهی بازاریابیه—جایی که برندا از زمین بلند میشن و توی ستارهها میدرخشن.
خلاصه رفقا،
بازاریابی فرازمینی یه ماجراجویی عجیب و غریبه. من، دکتر فرزین بزرکپور، با تمام وجودم حس میکنم که اگه این سفینه رو سوار نشیم، از کهکشان جا میمونیم. این ایده داره برندا رو به ستارهها میبره، و ما یا باید باهاش پرواز کنیم، یا وایستیم و فقط نورش رو ببینیم. شما چی فکر میکنین؟ آمادهاین که با من بیاین و با این بازاریابی فضایی کهکشان رو فتح کنیم؟